اشاره؛
۲۵ شهریور سال ۱۴۰۱ بود که با فوت خانم مهسا امینی، آتش فتنه و آشوب در کشور دمیده شد و رسانه‌های ضدانقلاب و فارسی زبان توانستند با شگردهای گوناگون، خساراتی را به کشور تحمیل کنند؛ این روزها در سالگرد آن فتنه و آشوب قرار داریم و در این راستا با یکی از کارشناسان صداوسیما که از اساتید سواد رسانه و از پژوهشگران و کنشگران فضای مجازی ست، به گفت و گو نشستیم تا پیرامون این فضا، اطلاعاتی را دریافت نماییم.
مطلبی که ملاحظه می کنید، ماحصل گفت و گوی ما با «سید علیرضا آل داود» است که تقدیم می شود:
* ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار خبرگزاری حوزه به عنوان رسانه رسمی حوزه های علمیه قرار دادید، در ابتدا ارزیابی خود را از مدل رسانه‌های ضدانقلاب و فارسی زبان در اغتشاش ۱۴۰۱ بیان کرده و بفرمایید که چه مقدار موفق بوده اند؟
بسم الله الرحمن الرحیم - ما در اغتشاش پاییز ۱۴۰۱ با یک جنگ ترکیبی و شناختی روبرو بودیم؛ چراکه دشمن برنامه‌ریزی دقیقی برای ایجاد اغتشاش برای اول مهر در کشور داشت و فوت خانم مهسا امینی، بهانه ای دست دشمن داد تا جنگ ترکیبی خود را چند روز زودتر از اول مهر که در برنامه های خود گنجانده بود، به اجرا بگذارد.
یکی از اشخاصی که در جنگ ترکیبی و شناختی اغتشاش پاییز ۱۴۰۱ از نظریات او استفاده شد، شخصی به نام «جک گلدستون» بود که چندین طرح را برای براندازی انقلاب اسلامی داشت که یکی از طرح ها حول محور کشته‌سازی و مظلوم‌نمایی در این فضا بود که این فرد به عنوان نظریه پرداز انقلاب های چهارم به میدان آمده و یکی از موضوعاتی که مطرح کرد، این بود که اگر حادثه ای برای رهبر جمهوری اسلامی ایران اتفاق بیفتد، می تواند زمینه ساز شورش و جنبش براندازی شود.
دشمنان جمهوری اسلامی ایران برای دمیدن در این فتنه، نام مهسا امینی را هشتگ کرده و این اسم در ۷۲ ساعت اول آغاز شورش، سه میلیون مرتبه توسط مراکز اعتدال عربستان، منافقین در آلبانی، تیم‌های سایبری در اربیل و یگان ۸۲۰۰ رژیم صهیونیستی منتشر شد که البته رکورد استفاده از ربات برای این هشتگ شکسته شد و بیش از ۷۰ درصد آن توسط ربات ها انجام شد؛ همچنین این مراکز و تیم ها، ماموریت جنگ شناختی و ساخت اخبار جعلی را ضد کشور مخصوصا در موضوع مهسا امینی بر عهده داشتند؛ اما در نهایت شکست خوردند و ملت ایران متوجه توطئه آنان شد.
* «روایت اول از اتفاقات» یکی از نکات بسیار مهم در رسانه ای شدن یک اتفاق است؛ رسانه های داخلی ما در روایت اول فوت خانم مهسا امینی، چگونه عمل کرده و در طرف مقابل، رسانه های ضدانقلاب چه بهره ای بردند؟
متأسفانه روایت اول از این اتفاق، از سوی دشمن ما انجام شد و با مظلوم نمایی و دست گذاشتن بر روی شکاف‌هایی همچون شکاف نسلی که به واسطه فضای مجازی رهاشده در کشور و حضور مجازی و فعال دانش آموزان در دو سال کرونایی ایجاد شد، توانست مدیریت احساسات و هیجانات برخی از دانش آموزان و دانشجویان ما را که دچار استحاله فرهنگی و حمله شناختی شده بودند، در دست گرفته و از آنان به عنوان پیاده نظام خود در کف خیابان استفاده کند و شاهد بروز رفتارهای خشن از سوی برخی از این افراد که ناشی از فضای مجازی رها شده و اجرای سند پایدار ۲۰۳۰ و مجازی شدن کلاس ها در بستر فضای مجازی رها در دو سال کرونایی بود، بودیم و دشمن توانست بر روی حوزه شناخت، ادراک و باور برخی از دانش آموزان و دانشجویان اثر گذاشته و سربازهایی را برای خود تربیت نماید.
ما در گُلدن تایم (زمان طلایی) جنگ روایت ها، زمان سه ساعت و شش ساعت پس از آغاز روایت اول را باختیم و متاسفانه یکی از دلائلی که سبب طولانی شدن اغتشاش در کشور همراه با خسارت های فراوان شد، واگذاری روایت اول داستان به دشمن بود؛ اما در طول زمان توانستیم روایت دوم را به صورت دقیق در دست گرفته و دروغ های ضدانقلاب را برای مردم آشکار کنیم که همین مسئله سبب فروکش شدن داستان شد؛ البته تدابیر رهبر حکیم انقلاب اسلامی، مُنتج به خنثی شدن توطئه و جنگ ترکیبی دشمن شد اما برخی خواص در این صحنه مردود شدند.
دشمن با هدف تجزیه کشور در این قضیه وارد شد و مردم با هوشیاری و اطلاع از روش رسانه ای دشمن، راه خود را از اغتشاشگران جدا کرده و به این غائله خاتمه دادند.
البته یکی از نکات تأسف بار و دردناک در اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱، سکوت برخی خواص در کشور بود که به یاری انقلاب و کشور نپرداخته و حتی با فرمایش رهبر انقلاب که فرمودند خواص باید جبران کنند، جبرانی از آنان مشاهده نکردیم.
* یقینا رسانه های ضدانقلاب و فارسی زبان از تکنیک های گوناگون برای دمیدن در فتنه و اغتشاش پاییز ۱۴۰۱ و برای ایجاد جنگ ترکیبی و شناختی بهره بُردند. چند نمونه از این تکنیک ها را برای ما بفرمایید.
یکی از تکنیک های جنگ ترکیبی و شناختی اغتشاشات ۱۴۰۱، «انتشار اخبار دروغ» بود.
پاول یوزف گوبلز، مشاور جنگ روانی هیتلر می گوید: «هرچقدر خبر دروغ شما بزرگتر باشد، مردم آن را بیشتر باور می کنند» و اصل خبر ضرب و شتم مهسا امینی توسط نیروی انتظامی، یک دروغ بزرگ و خبر جعلی بود که با روایت اولی که دشمنان انجام دادند، از آن بهره برده و به نفع خود، سوء استفاده کردند.
تکنیک بعدی، «استقراء از جزء به کل» بود؛ به این معنا که با گزارش‌های خلاف واقع، تعداد محدودی از اغتشاشگران را جمعیت انبوه نشان داده و استقراء از جزء به کل داشتند و با همین ترفند و تکنیک توانستند بخشی از مردم را همراه خود کنند.
از دیگر تکنیک هایی که در اغتشاشات ۱۴۰۱ استفاده کردند، تکنیک «مظلوم نمایی» بود.
به عنوان مثال، در خصوص یکی از بازداشت شده ها به اسم حسین رونقی، اینگونه بیان می کردند که پاهای او بعد از بازداشت، قلم شده و او را شکنجه می کنند و این بازداشت‌شده دست به اعتصاب غذا زده است و از این طریق، قصد مظلوم نمایی داشتند؛ اما مردم بعد از آزادی این شخص درست چند هفته پس از این ادعاهای کذب ضد انقلاب، دیدند که نه شکنجه شده؛ نه پاهای او مشکل دارد و نه اعتصاب غذا کرده؛ بلکه وزن او هم بیشتر شده و به صراحت دیدند که پروپاگاندای دروغ دشمن، مخصوصا رسانه سعودی ایران اینترنشنال چقدر در این فضا توانسته دروغ پردازی کند و همینطور در خصوص سایر بازداشت شده ها هم نتوانستند دروغ های خود را ثابت کنند.
تکنیک بعدی که متأسفانه در طول هشت سال دولت آقای روحانی هم از آن استفاده شد، استفاده از «سوگیری‌های شناختی» بود که یکی از آنان، سوگیری «فروپاشی‌انگاری» بود که با پروپاگاندای سیاه و تولید محتوای یأس آور و منفی علیه کشور، به دنبال سوگیری فروپاشی انگاری مردم بودند؛ اما ضدانقلاب در این داستان، روایت خود را باخت؛ چراکه مردم مشاهده می کردند که واقعیت، چیز دیگری است.
«بزرگنمایی در برخی آمارها» و «استفاده رباتیک از هشتگ‌ها»، دیگر تکنیک رسانه های ضدانقلاب در فتنه ۱۴۰۱ بود تا مردم را دچار خطای محاسباتی کرده و از این خطای محاسباتی به نفع خود استفاده کنند.
به عنوان مثال، در شرایطی که دسترسی به توئیتر در ایام اغتشاشات سخت بود و فیلترشکن ها هم محدود بودند و همچنین اینترنت بین الملل نیز به شدت در آن فضا محدود بود، ادعا کردند که در ۷۲ ساعت، سه میلیون نفر از هشتگ مهسا امینی استفاده کردند و با ۳۰۰ میلیون انتشار، رکورد توئیتر را در آن بازه زمانی شکستند و متأسفانه عده ای در داخل فکر می کردند که این آمار درست است و در سطح دنیا هم توانستند با این آمارها، برخی از نهادهای بین المللی و افراد تأثیرگذار را فریب داده و همراه خود کنند که البته بعدا مشخص شد که این آمارها دروغ است و بعد از افشاگری درباره رباتیک بودن این هشتگ، حربه آنان رنگ باخت.
* روش دشمن برای ایجاد جنگ شناختی ترکیبی چگونه بوده است؟
دشمن در حوزه جنگ شناختی به دنبال تسخیر قلب‌ها و ذهن‌هاست و با ابزارهای خود به دنبال تغییر باورها، ارزش‌ها، ذائقه‌ها و رفتار مخاطب است تا آن را به صورت کاملا نرم و نامحسوس تغییر دهد.
عمومی‌ترین روش‌های فریب که از طریق رسانه‌ها و فضای مجازی که در فتنه اخیر شاهد بودیم، روش هایی همچون: «جذب افراد از طریق ایجاد روحیه یأس و نومیدی»، «مخدوش کردن اعتماد آنها به حکومت‌ها»، «ایجاد اختلاف درونی در جامعه»، «سست کردن انسجام درونی»، «از بین بردن وحدت فرماندهی در نیروها»، «ایجاد گسست و شکاف میان نظام حکومتی مردم»، «ترور شخصیت رهبران با دروغ پراکنی و انواع ترفندها»، «شایعه سازی و اشاعه اطلاعات نادرست»، «از هم پاشیدن همگرایی در سطح جامعه و ایجاد گسل‌های اجتماعی»، «ایجاد جنبش‌های اجتماعی و فرهنگی و تبدیل آنها به جنبش‌های براندازانه سیاسی امنیتی»، «استفاده از ربات ها برای بالابردن آمار فیک هشتگ‌ها مخصوصا در توئیتر و ... با هدف ایجاد ترس در حامیان نظام و آمار سازی برای غربی‌ها برای فشار به ایران»، «به میدان آوردن برخی سلبریتی‌ها و ورزشکاران به عنوان ارتش سری و مخفی روشنفکران در ایران با هدف براندازی نرم»، «اجرای مرحله دوم براندازی فناورانه تحت پوشش استارتاپ‌ها»، «شبکه سازی تحت عنوان گروه‌های موسیقی مخصوصا موسیقی کره‌ای و بازی‌های آنلاین در میان نوجوانان و جوانان و ...»، «اجرای جنبش براندازی زنانه در ایران»، «مشغول سازی نظام به داخل برای اهداف منطقه‌ای توسط صهیونیست‌ها مانند تغییر مرزها در شمال غربی و دمیدن در فتنه تجزیه طلبان در کردستان، خوزستان و سیستان و بلوچستان»، «تضعیف نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی و ترور شخصیت این نیروها در اذهان مردم» و ... بوده است.
* اگر بخواهید مخاطبی را قانع کنید که این رسانه‌ها به دنبال سیاه نمایی، دروغ پراکنی و ایجاد التهاب هستند، چگونه او را قانع خواهید کرد؟
درباره اقناع مخاطب کافی است که دروغ های ضدانقلاب را به مخاطب نشان دهیم.
تعداد دروغ رسانه های ضدانقلاب در فتنه و اغتشاش ۱۴۰۱ آنقدر زیاد هست که وقتی مخاطب در برابر این دروغ‌ها و در برابر حقیقت داستان قرار می گیرد، ناخودآگاه واقعیت را خواهد پذیرفت. دروغ هایی که رسانه های ضدانقلاب انتشار دادند، آنقدر فاحش است که وقتی تکنیک‌های خبر جعلی را برای مخاطب بیان می کنید، خود مخاطب بدون اینکه توضیحی برای او دهیم، متوجه می شود که اخبار منتشر شده، دروغ بوده است و پی به حقیقت داستان خواهد برد.
اساس کار طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب، جهاد تبیین است؛ اگر جهاد تبیین را به درستی انجام ندهیم، دشمن با اغواگری و تولید محتوای جعلی و کذب، تلاش می کند که مخاطب را فریب دهد؛ ما متأسفانه شاهد فقر سواد رسانه ای در کشور هستیم و گاهی این محتواها بر روی افراد تأثیر خود را می گذارد.
* در ایام سالگرد اغتشاش ۱۴۰۱ قرار داریم و به نظر شما این رسانه‌ها برای داغ نگه داشتن تنور فتنه، چه برنامه هایی خواهند داشت؟
به نظر می آید که این رسانه ها دوباره دنبال مظلوم نمایی باشند؛ البته نظام هوشیار است و به نظر می رسد که دشمن در استیصال قرار گرفته است؛ مگر اینکه پدیده شگفتی سازی را در کشور درست کنند که البته باید در مقابل آن آمادگی داشته باشیم و نباید از کلیپ های دیپ فیک که می توانند از آن سوء استفاده کنند، غافل شد.
مطالبه گری از خواص برای حضور در میدان جهاد تبیین و دفاع بهنگام از نظام نیز باید جزو برنامه های اصلی جریان های انقلابی بخصوص بسیج و فعالان انقلابی فضای مجازی و رسانه باشد.
عمل به فرمایشات رهبر حکیم انقلاب و جهاد ترکیبی در برابر جنگ ترکیبی هم جزو راهبردهای اصلی است.
گفت و گو از: محمد رسول صفری عربی
